پست‌ها

نمایش پست‌ها از دسامبر, ۲۰۱۸

اولویت، با کدام حسّاسیت است؟

چهل و هشت پیروانِ برخی از ادیان آسمانی، از سر دقت مؤمنانه، نامِ خدا را نمی برند مبادا به عظمتش بی حرمتی شود؛ اما همزمان با گفته و عمل شان، او و امر تازه ی او را نادیده می گیرند! مؤمنانِ برخی باورهای مذهبی، حتی بجای نام خدا، سه نقطه می گذارند مبادا نام مبارکش جایی زیر دست و پا بمانَد؛ اما همزمان با کردارهایشان، به مظهر الهی عصر خود که نماینده ی همان خدا بر زمین است، دهن کجی می کنند! حتی برخی باورمندان، «صندوق های اسماء الحسنی» ساخته اند که هر جا اسم خدا را دیدند آن را ببُرّند و به آن صندوق بیندازند، مبادا آن نام ایزدی، رهسپار جایی نامربوط شود؛ و این دست کارها را از سر پرهیزکاری خویش و نهایتِ تقوا در مکتب شان می شمارند... آری ما آدمیان، اغلب از پاره شدن نام خدا بر تکه های کاغذ بیم داریم و همین طور از بی احترامی گفتاری یا کرداری نسبت به شیئیّت کتابهای آسمانی مان؛ اما از زیر پا گذاشتنِ «حسّ حضور خداوند» در کردارهای بد و مدام مان، نه شرم می کنیم و نه پروا داریم! خدا را که نمی شود تمسخر کرد؛ دست کم به فکر باشیم تا از خودمان در محضر او، با عمل های نادرستِ نفسانی مان، دلقکی نساز

همه ی نشانه های گرداگرد ما (یک): صابون مایع

چهل و هفت یک صابونِ مایعِ گران خریده بودیم که هیچ از بویش خوشم نمی آمد! گول ظاهرش را خورده بودم و حالا نه دلم می آمد بیندازمش دور و نه رغبت استفاده از آن را داشتم... همین طور مانده بود بغل ظرفشویی و هر از گاهی، یک چکه از آن مصرف می شد. شده بود آینه ی دقّ که نه تمام می شد و نه تاریخش می گذشت! سرانجام یک روز تصمیم گرفتم کارش را بسازم؛ بدون اسراف و بدون خشونت. پس او را از جای مهجور و بی مصرفش در آشپزخانه برداشتم و گذاشتم کنار روشویی در سرویس بهداشتی. یعنی گذاشتمش درست پیش چشم و در ممکن ترین مرکز توجه؛ نه برای اینکه دوستش داشتم، بلکه چون وقتش بود که هر چه دارد پس بدهد و بعدش هم ریغ رحمت را سر بکشد. اینگونه، برای یک هفته ی پرشتاب، میهمانِ ما شد و خیلی زود ملحق به دیار عدم گشت! *** سرنوشت آن صابون، مرا درست به یاد اکثریت ملایان قرن بیست و یکم از حجتی و داعشی و وهّابی و همتایان دیگرشان در سراسر جهان و ادیان انداخت... پس از کاری که آنها در هر عصر با پیامبران خدا و به ویژه با امر نوین الهی کردند، یکتاخدا مدتی با جهل و ستم آنها سر کرد و مهلت داد. چون به راه نیامدند و مصرفی نیافت