پست‌ها

نمایش پست‌ها از سپتامبر, ۲۰۱۸

شَجَر شناس شو...

چهل و چهار. « شَجَر شناس » شو، گر طالبِ هستیِ راستین هستی. بنگر به هر ذرّه و آنگاه   ببُر از او یا  بپیوند... گر آن ذرّه از آنِ سوی حقیقت باشد، نور می تراود و اثبات می کند. پس بشناس و با او باش، بر میزانِ امر الهی در این عصر و عهد. اما اگر آن ذرّه رو بسوی تباهی دارد، تاریک می دمد، و اندک روشنی اش نیز جز   از نارِ  او   نیست و تو را هم جز به دیار نفی نخواهد برد. بشناس و آهسته بگذر و تیزبین باش تا ناگه از قلبِ تاریکی ها، شَجَرِ نور را پرتو افکن بینی: از شاخسارانش بالا روی و از میوه هایش خوری. آنگاه خود، بخشی از او شوی و ثمر دهی برای آنکه در پی تو خواهد آمد... کد مطلب: 44

«صلح بهائی» راهِ راستینِ گذر از «عصر ترورهای اهریمنی»

چهل و سه. « به بهانه ی حملات پلید تروریستی امروز به مردم اهواز»: اغلبِ کسانی که امروز برای قربانیانِ حملات تروریستی، اشکِ تمساح می ریزند، از دو قرن پیش تر که مظهرِ نوینِ الهی فرمود: « بشتابید بسوی وحدتِ عالَم انسانی؛ فارغ از وحشت و تبعیض، ترور و ستم، خشم و کین! » همگی یا به او خندیدند و یا چاقوهایشان را تیزتر کردند. وقتی حتی پیش از آغازِ جنگ های جهانی اول و دوم فرمود: «همگی با هم سلاح هایتان را به زمین بگذارید و هزینه های گزاف برای کشتار و نبرد را خرج صلح و دوستی و سازندگی و آبادانیِ زمین کنید!»  سرِ تفنگها و سرنیزه ها را بسوی خودش و خانواده اش نشانه رفتند و او را سرِ سیاهِ زمستان، از ایران و شهر به شهر در عثمانی، به دورتر و هر چه دورتر تبعید کردند. حاکمانی که امروز در مدحِ قربانیانِ تروریسم، بسی سخن سُرایی می کنند، اغلب خود تا چهار نسل، دست هاشان دست کم تا مِرفَق، در خونِ شهیدانِ بابی و بهایی است که طولانی ترین و مظلوم ترین قربانیانِ نسل کشی و ترور در دو سده ی اخیرِ ایران و منطقه بوده و هستند. ما عاشقانِ بهاءالله را نشاید لعنت کردن؛  پس برای تروریست ها و حامیانِ مستق

سر سلسله ی دوران ما

چهل و دو. حضرت بهاءالله، همچونِ «آدم» ع در عصر بلوغ بشر –  دوران ما - هستند. عصر آدَم تا خاتَم که همان دورانِ کودکی بشریت بود، با ظهور حضرت باب (قائم آل محمد) به پایان رسید و مطابق وعده های الهی در دوران نوین، دُور بهائی 1000 سال و کُور بهائی 500 هزار سال خواهد بود - که با ظهورِ مظاهر الهی در پی حضرت بهاءالله، در موعدهای مقرّرِ آینده ادامه خواهد یافت. بنابراین جایگاهِ  حضرت بهاءالله به عنوان سرسلسله ی دوران ما، نظیر حضرت آدم است که به عنوان سرسلسله ی عصر کودکیِ آدمیان بودند. حقّا که ما، چه خوشبختیم که « اسمِ اعظمِ ایزدی »، فاتح و آغازگرِ دوران ماست و می توانیم امیدوار باشیم که حُسنِ سرآغازی این چنین، حُسن ادامه ای بزرگ و امیدبخش نیز در پی داشته باشد. کد مطلب: 42

تکرار تلخ تاریخ

چهل و یک. در تابلوی «مصلوب شدنِ مسیح» اثر ماتیاس گرون والد (1475 – 1528 م)، «یحیی تعمید دهنده در کنار صلیب، به تصویر کشیده شده در حالی که کتابِ انجیل را در دست دارد و این آیه ی انجیل بر روی کتاب نقش بسته است: او باید طلوع کند در حالی که من باید غروب کنم. » ( دین و هنر  – شنُن لِدبِتر – برگردان: افسانه نجاریان – نشر رَسِش (اهواز) – چاپ اول 1383 – ص 93) بهاءالله بارها فرموده است که ظهورِ هر بارِ پیامبران، همچون طلوع و غروبِ یک خورشید است. و شگفتا از این تکرارِ تاکنونِ تاریخِ مظاهرِ ادیان و رفتارِ عمومِ مردمان با ایشان! دوردستها را رها کنیم و به زمانه ی خود بنگریم: شیخ کاظم رشتی کمتر از صد و هشتاد سال پیش، به شاگردانش گفت: من می روم تا قائم آل محمّد ظهور کند. و کمی بعد قائم آل محمّد که تمامی عمر رسالتش را در زندان و تبعید تا شهادت سپری کرد، فرمود: من می روم تا ظهور بعدی ام، همان که بقیه الله نام دارد و اسم اعظمِ بهاء است، طلوع فرماید. و اندکی بعد حضرت بهاءالله در مرکزِ جهان بپاخاست، همان که موعودِ تمامی ادیان و ملل بود. آنگاه در برابر تمامی نادانی ها، ستم ها

الله ابهی

چهل. «الله ابهی» ذکر «الله ابهی» - که اَبها خوانده می شود - مهم ترین و معمول ترین ذکر برای بهائیان عالَم است؛  هم اسم اعظم محسوب می شود، هم نیایش 95 باره ی روزانه است و هم درود و سلام و تکبیر ویژه در میان بهائیان است. هم اشاره به نام مبارک حضرت بهاءالله، پیامبر این دوران دارد و هم بنیانگزار این ذکر، حضرت باب بوده است و هم توحیدِ خالص آیین بهائی، نسبت به الله یگانه و برتر  را نشان می دهد. اما در اینجا، ذکر نکته ای تازه و افزون بر همه ی اینها، شاید خالی از لطف نباشد: واژه ی «ابهی» در رسم الخط فارسی و عربی با چهار حرف «الف – ب – ه – ی» نوشته می شود که این چهار حرف، شامل دو حرفِ آغازینِ الفبا، یعنی «الف – ب» و دو حرفِ واپسینِ الفبا، یعنی «ه – ی» می شود! این می تواند اشاره به این باشد که برترین نام الهی - یعنی «اَبهی» - نه تنها سراسر حروف الفبا از ابتدا تا انتها را در برمی گیرد، بلکه به اول و آخر بودن خداوند در هر موضوعی نیز اشاره دارد. همچنین باید افزود که دو حرفِ آغاز و دو حرف پایان الفبا، ایهامی ظریف از دو اول و دو آخر در عصر ما دارد که می تواند اشاره ای به دو مظهر

همه چیز

سی و نُه. «تمامی آن چیزی که امروز یک مسلمان خوب، یک دیندار مُنصف یا یک انسان حقیقت جو می کوشد که بیابد و بسازد و باشد،  همان چیزی ست که حدود دو قرن پیش تر، دیانتِ ایزدیِ بابی و بهایی برای بشریت، متناسب با جهان امروز به ارمغان آورده اند!  نیازی نیست چیزی را با فقه و اجتهاد، اختراع کنیم یا راهی دور و دشوار برویم... همه چیز همین جا و مهیّاست!  کافی یک قدمِ روح برداریم و در دریای مِهر الهی غوطه ور شویم.» کد مطلب: 39