بیست و نُه. «اوست آن پادشهِ آگهِ دانا» «لوح احمد» این کبوترِ بهشتی است که بر شاخسارانِ درختِ جاودانگی، آوای خوشِ وَرجاوَندی سر داده است و پاکان را بسوی الله و یکتاپرستان را به درگاهِ نزدیکِ خداوندِ بخشنده، بشارت می دهد. همو آگاهی می دهد به وارستگانِ از دنیا، از خبری که از سوی یکتاخدایِ شاهنشهِ عزیز و یگانه رسیده، و دوستداران خدای را به آستانِ مقدّسش و این نظرگاهِ روشن رهنمون می گردد: بگو: حقّا که این، همان برترین نظرگاه است که در کتابهای رسولان خدا، وعده و نوشته شده بود که به آن، حق از باطل جدا شود و زودا که هر امری، به حکمتِ آن حکیم، مشخص گردد. و بگو: این همان درختِ روح است که میوه های ایزدِ بزرگِ نیرومند و بلندمرتبه را به بار می آوَرَد. هان تو ای احمد! تو شاهد باش که اوست یکتاخدا و خدایی جز او نیست که پادشَهی است فراگیر و گرانقدر و نیرومند. همان خداوندِ یکتایی که آنکه علی [حضرت باب، سید علیمحمد] نام داشت، فرستاد و او حق است و از جانب خداوندگار، که ما همگی فرمانش را فرمان می بریم. بگو: ای مردمان! حدود الله را پیروی کنید که در کتابِ بیان، از سوی پروردگارِ عزّت
نظرات
ارسال یک نظر